از نظر شیعه عدهای معتقدند که اگر کسی ولایت علی ـ علیه السلام ـ را نداشته باشد، به بهشت نمیرود، در صورتی که قرآن ایمان به خدا و قیامت را (عامل بهشت رفتن میداند).
پاسخ:
در ابتداء ذکر نکاتی ضروری به نظر میرسد:
1. اوصاف بهشتیان در قرآنبه صورت فهرستوار میتوان گفت: برای بهشت رفتن اوصاف زیادی لازم است، از جمله:
1. ایمان به خداوند.
2. ایمان به رسالت پیامبر خاتم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و قرآنی که بر او نازل شده است.
3. ایمان به ملائکه و رسولان گذشته و کتب آنها(1) ایمان به قیامت . (2)
4. پرستش خداوند وانجام نماز، و انجام کار خیر.(3)
5. دوست داشتن خدا و رسول، و دشمنی با دشمنان خدا و رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ. (4)
6. عمل صالح. (5)
7. اطاعت از خدا و رسول(6) ـ صلّی الله علیه و آله ـ نمودن(7) و هر آنچه را پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آورده است بدان اخذ نمودن (و عمل کردن) و هر چیزی را که نهی فرموده است، اجتناب نمودن وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا(8) و... از شرائط بهشت رفتن میباشند. در نتیجه هر آنچه خدا و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به عنوان اوامر و نواهی فرمودهاند، باید پذیرفت و از آن جمله اطاعت از اولیالامر است أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ(9) و در جای خود ثابت شده است که اولیالامر که واجب است از آنان اطاعت شود، کسانی هستندکه معصوماند،(10) و اِلاّ فرقی میان ما و آنان وجود ندارد، و هیچ توجیه عقلی و شرعی بر اطاعت آنان وجود نخواهد داشت.
بنابراین، آنان (اولیالامر) افراد خاصی هستند که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آنان را معرّفی کرده و نخستین آنان بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ علی ـ علیه السلام ـ می باشد، که هم دستور به اطاعت او داده و هم محبّت و مودّت او را لازم شمرده (که در آینده کاملاً بیان میشود).
2. معنای ولایت:ولایت معنای متعددی دارد، از جمله: مولی و سرپرست، مالک و صاحب اختیار، محبّت و دوستی، اولی و سزاوار...»،(11) وجه مشترک هم اولویت داشتن و سزاوارتر بودن است.
3. شرائط استفاده از قرآن:تمسک به آیهای از قرآن در صورتی صحیح و تمام است که تمام قرائن را انسان دیده باشد، و از جمله قرائن، آیات دیگر، دیدن روایات (اعم از روایاتی که از طریق پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ) و قرائن عقلی میباشد، با توجّه به نکات پیشگفته، باید دانست که مراد از ولایت، محبّت علی ـ علیه السلام ـ (و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ) میباشد، و یا مراد اِمامت و جانشینی و زعامت دینی آنها؟ طبق دو فرض پاسخ را بیان میداریم.
الف: اگر مراد از ولایت محبّت علی ـ علیه السلام ـ باشد، نه تنها شیعیان میگویند، بدون محبّت علی ـ علیه السلام ـ کسی وارد بهشت نمیشود، بلکه اهلسنّت هم به این مسئله اعتراف دارند، اوّلاً به این جهت که قرآن به عنوان پاداش رسالت، دستور به محبّت اهلبیت داده است، آنجا که میفرماید: بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست ندارم جز دوست داشتن نزدیکانم(12) (اهلبیت) که در رأس نزدیکان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ علی ـ علیه السلام ـ قرار دارد، و ثانیاً روایات آنها بر این امر دلالت دارند، که به برخی از آنها اشاره میشود.
1. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: اگر مردم به محبّت علی اجتماع میکردند (و همه علی ـ علیه السلام ـ را دوست میداشتند) خداوند آتش (و جهنّم) را خلق نمیکرد.(13)
2. پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ به علی ـ علیه السلام ـ فرمود: یا علی! اگر بنده، خدا را به اندازه عمر نوح، عبادت کند، و به اندازه کوه اُحُد طلا داشته باشد آن را در راه خدا انفاق نماید، و آن قدر عمرش طولانی باشد که هزار حج (در ضمن هزار سال) پیاده انجام دهد، آنگاه بین صفا و مروه مظلومانه به شهادت برسد، ولی تو را دوست ندارد (و امام نداند) بوی بهشت به مشام او نمیرسد، و (هرگز) داخل بهشت نخواهد شد».(14)
3. پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: روز قیامت علی بر کرسی مشرف بر بهشت نشسته، کسی از پل صراط نخواهد گذشت مگر گذرنامهای شامل بر محبّت علی ـ علیه السلام ـ و اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ داشته باشد، در نتیجه دوستان خود را وارد بهشت و دشمنان خود را وارد جهنم مینماید.(15)
4. امام صادق ـ علیه السلام ـ از پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل نموده که حضرت بارها فرمود: کسی که دوست میدارد مانند من زندگی کند و بمیرد، و در بهشتی که خداوند به من وعده داده وارد شود، باید علی ـ علیه السلام ـ را دوست بدارد (و ولایت او را بپذیرد) و همچنین فرزندان او را که اِمامان هدایتگر و چراغهای روشنی، بعد از او بودند دوست بدارند. زیرا آنها شما را از هدایت به سوی ضلالت نمیبرند».(16) در نتیجه بدون محبّت علی ـ علیه السلام ـ (و امامان بعد از او) کسی وارد بهشت نمیشود.
و اگر مراد از ولایت، امام باشد، آن هم طبق آیة اولی الامر و... که دستور به اطاعت ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ داده است به عنوان اطاعت از فرمان خدا و رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ یکی از شرائط بهشت رفتن میباشد، علاوه بر آن، روایات اهلسنّت بر این شرطیت دلالت دارد، چنانکه در روایت سوّم و چهارم گذشت که هر کس ولایت علی ـ علیه السلام ـ را نداشته باشد (که هم محبت را شامل میشود و هم امامت را) وارد بهشت نمیشود، و روایات دیگری در این زمینه داریم که به برخی از آنها اشاره میشود:
1. ابوالاحصص از ابی اسحاق نقل کرده است درباره ی آیه ای که میفرماید: مردم را نگهدارید تا مورد سؤال و پرسش قرار نگیرید(17) (که اگر ولایت او را پذیرفته باشند حق دارند وارد بهشت شوند و اِلاّ حق ورود به بهشت را ندارند).
2. جابر بن عبدالله از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل کرده است که حضرت به علی فرمود: کسی تو را دوست بدارد و ولایت تو را بپذیرد، با ما در بهشت خواهد بود(18) (مفهوم آن این است که اگر کسی ولایت علی ـ علیه السلام ـ را نداشته باشد وارد بهشت نخواهد شد).
امّا پاسخ ذیل پرسش «که قرآن ایمان به خدا و قیامت را عامل بهشت رفتن میداند»، چنانکه در مقدّمه گفته شد، برای تمسک و استدلال به آیه ای از قرآن، دیدن آیات دیگر و روایات لازم است، به طور قطع نمیتوان گفت صرف ایمان به خدا و قیامت باعث بهشت رفتن میشود، بلکه ایمان به رسالت و عدالت خدا و همچنین در کنار این اعتقادات، عمل نیک هم لازم است چنانکه در اکثر آیات قرآن بعد از جمله «آمنُوا» جمله ی «و عَمَلوا الصالحات» آمده، که نشان میدهد بهشت رفتن نیاز به یک مجموعه اعمال و اعتقاداتی دارد که یکی از آنها اعتقاد به امامت و ولایت ائمه ی اطهار ـ علیهم السّلام ـ میباشد که در روایات بدان اشاره شده است که به برخی موارد اشاره میشود:
1. پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد (و ولایت او را نپذیرفته باشد) به مرگ جاهلیّت از دنیا رفته است (یعنی به دین دوران جاهلیّت که کفر باشد مرده نه اسلام)، و در بعضی روایات دارد که به یهودی و یا مسیحی از دنیا رفته»،(19) وقتی به دین اسلام نباشد بهشت هم نمیرود.
2. روایاتی داریم که میرسانند انسان آنگاه وارد بهشت میشود که اقرار به توحید داشته باشد، و توحید هم سه شرط دارد 1. اعتقاد به نبوّت نبی خاتم ـ صلّی الله علیه و آله ـ 2. اعتقاد و اقرار به ولایت ائمه ـ علیهم السّلام ـ و مخصوصاً علی ـ علیه السلام ـ 3. اخلاص در عمل، و انجام واجبات و ترک معاصی(20).
از جمله امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: خداوند تضمین نموده است کسانی که اقرار به یگانگی خداوند و اعتراف به رسالت پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ داشته باشند و همچنین اقرار و اعتراف به امامت علی ـ علیه السلام ـ (و فرزندان او) دارند در بهشت خویش ساکن گرداند، در نتیجه از شرائط بهشت رفتن، داشتن ولایت و امامت علی ـ علیه السلام ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ میباشد، از این گذشته، پاسخ دیگر این است که مصداق اصلی آنها که ایمان به خدا و رسالت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و قیامت دارند، و عمل صالح انجام میدهند (بعد از دوران پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ) شیعیان علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ میباشند، و این امری است که برخی از عالمان بدان اقرار و اعتراف دارند.
قرآن میفرماید: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ کسانی که ایمان آوردند، و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات (خدا) هستند، پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری هستند، همیشه در آن میمانند، هم خدا از آنها خشنودند، است و هم آنها از خدا خشنودند و این مقام والا برای کسی است که از پروردگارش بترسد.(21)
حاکم حسکانی از دانشمندان معروف اهل سنّت در قرن پنجم در کتاب معروفش «شواهد التنزیل» بیش از بیست روایت(22) نقل نموده که مراد از آیة فوق علی ـ علیه السلام ـ و شیعیانش میباشند، از جمله میگوید:
از ابن عباس نقل شده، هنگامی که آیة فوق إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ نازل شد پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به علی ـ علیه السلام ـ فرمود: هو انت و شیعتک تاتی انت... منظور از آیه، تو و شیعیان تو هستید که در روز قیامت وارد عرصة محشر میشوید، در حالی که از خدا راضی و هم خدا از شما راضی است و دشمنت خشمگین وارد محشر میشود، و بالاجبار وارد جهنم میشود،(23) نتیجه این شد که ولایت علی ـ علیه السلام ـ شرط بهشت رفتن، و برترین مصداق آیة مورد سؤال و امثال آن، علی ـ علیه السلام ـ و شیعیان او میباشند.
پاورقی:
1. نساء: 136.
2. توبه: 99.
3. الحج: 77.
4. مجادله: 22.
5. جاشیه: 30.
6. نور: 62.
7. نساء: 13.
8. حشر: 7.
9. نساء: 59.
10. ر.ک: فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج 5، جزء 10، ص 144.
11. راغب اصفهانی، محمّد، المفردات فی غریب القرآن، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوّم، 1404 ه ، ص 533.
12. شوری: 23.
13. مکی خوارزمی، موفق، المناقب، قم، مؤسسه النشر السلامی، چاپ چهارم، 1421، ه ق، ص 67، روایت 39.
14. مناقب خوارزمی، پیشین، ص 67ـ68، روایت 40.
15. همان، ص 71، روایت 40.
16. همان، ص 75، روایت 55.
17. صافات: 24.
18. همان، ص 276، روایت 259.
19. فخر رازی، مجموعة للرسائل، رسالة المسائل الخمسون، مصر، 1328، ص 384 و ر.ک: خرازی، سید محسن، بدایة المعارف، مؤسسة النشر الاسلامی، ج 2، ص 17.
20. ر.ک: محمّد بن علی صدوق، التوحید، مؤسسة النشر الاسلامی، تعلیقه از سید هاشم تهرانی، ص 20، حدیث 7ـ27.
21. بیّنه: 7ـ8.
22. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیة، ج 27، ص 210.
23. حاکم حسکانی نیشابوری، شواهد التنزیل، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1392، ج 2، ص 357، روایت 1126
موضوع مطلب : ولایت - امامت - قرآن - بهشت - ایمان - پیامبر(ص) - حضرت علی(ع) -